جدول جو
جدول جو

معنی سرسو بزوئن - جستجوی لغت در جدول جو

سرسو بزوئن
پرستش کردن، از بیمار پرستاری کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پالودن، صاف کردن، پاک کردن ظرف، شیشه، فرش و غیره
فرهنگ گویش مازندرانی
چشمک زدن، سوسو زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پناه گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
به خواب اندک فرو رفتن، چرت زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سرکشی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دیدار کردن، سرکشی کردن، خرج برداشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
جرقه، نور متناوب، سوسو زدن نور، به وسیله ی سوزن چیزی را شکافتن
فرهنگ گویش مازندرانی